anisaanisa، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

شیرینی زندگی ما

بدون عنوان

دختر نازم این سر در اون بیمارستانیه که یه بخشش کلینیک خصوصی بود و  آنیسا عزیزم تو سومین ماه پائیز به دنیا اومدی گلم تو یه چیز خیلی مهم و خوب داری که آرزومه واسه همیشه داشته باشی گلم تو بهترین بابای دنیارو داری عاشق جفتتونم گلم شما دو تا مادر بزرگ و دو تاهم پدر بزرگ داری یه دونه عمو با دوتا عمه یه دونه خاله ویه دونه دایی داری یه دختر خاله و یه پسر خاله هم داری امیر محمدو هانیه تو صبحا وقتی من سر کار هستم پیش مادر جونی(مامان مامان)بعضی وقتا هم که مامان من کارداره میری پیشه اون مادر جون و عمه ها پدر جون (بابای بابا)خیلی دوست داره هر وقت دوروز رفتنت به اونجا دیر بشه کلی دعوام میکنه عمه جونت تا حالا کلی چیزای خوشگل برات ...
31 ارديبهشت 1390

قهقهه

عزیز دلم مامان فدای خنده هات بشه این کلاه سفید و که خیلی هم به صورت نازت میاد عمه جون برات بافته دیدی چه ناز شدی ...
23 ارديبهشت 1390

سلام گلم...

سلام گلم مامان این وبلاگ و واسه گذاشتن عکسهای نازت درست کرده تا وقتایی که سر کار تو هم پیش مادرجونی بتونه تورو ببینه نفسم آخه مامان دلش خیلی واست تنگ میشه این عکس 3 ماهگیته خونه مادر جون ...
6 ارديبهشت 1390